خب دیگه چه خبر؟ خوب و خوشین؟ ما هم خوبیم خدا رو شکر! دیدید ماه رمضون هم تموم شد؟ چقدر سخت بود امسال! یا هر سال سخته و آخرش همین رو میگیم؟ غرض از مزاحمت اینکه من بالاخره فهمیدم دلیل این داستانِ یهویی محو و نابود شدنم در پاره ای از موارد چیه: اینکه نمیخوام همه همه چیز رو بدونن.. لذا با اجازه تون پست بعدی رو رمز دار مینویسم و رمز هم خیالتون راحت برای همه کسایی که بخوان، میفرستم.. چون ننوشتن بعضی چیزها واسم سخته و دلم نمیخواد فراموششون کنم یا اینکه چند سال دیگه یادم نیاد این روزها رو داشتیم چی کار میکردیم و چه جوری میگذروندیم هزارتا وبلاگ دیگه هم واسه من اینجا و وطن اصلی نمیشن.. اصلا همین اسمِ اینجا کافیه واسه دلبستگی من بهش!
چقدر دوستتون دارم و دلم تنگتون بود راستی
خوب کردی رمز دار کردی .. ولی تا عصبانی نشدم سرییییییییییییییع رمز و برام بفرست
خیلی هم زیاد دوستت میدارم ... 
ای عشق

سلام عزیزم
خوبی؟چه خبرا؟
کم پیدا بودی خانم خانما
امیدوارم که اتفاقات خیلی خوبی برات افتاده باشه
پریای خوشگل.. تو خوبی؟
آره نبودم و حسابی دلم براتون تنگ شده
آبی جان عزیزم...من کم کامنت میزارم اما وبلاگتو گر چه دیر به دیر هم آاپ کنی میخونم،میشه رمز داشته باشم
آره منم گاهی پیش میاد که چیزی و نمینویسم و بعدش ناراحت میشم ولی خب دلم نمیخواد بقیه ببیننش این رمزدار کردنه خوبه ولی من چی پس
آبی عزیزم
حالت چطوره؟
از اینورا رد میشدم گفتم یه حالی بپرسم
خلاصه که دلم تنگ شده بود برات
سلام خانوم ابی
خوشحالم اومدم وبلاگتون هر چند همه مطالبتون رمزدار بود فعلا نتونستم بخونم
سلام امدیم مهمونی تشریف نداشتین که!!؟؟
دعوت نامه گذاشتیم لای در
اینم آدرس:
http://sahba98.kowsarblog.ir/?p=278333&more=1&c=1&tb=1&pb=1
وارد خانه بشین مارو هم میبینین.
تو هم که متن هات رمزداره!!
سلام آبی جون . من بعد از مدتها برگشتم . چه قدر اینجا عوض شده همه چی . میشه منم رمز داشته باشم ؟